هفدهم آذر سال نود و چهار بود. عمو با خانواده‌اش مهمان خانه آقای پدر شدند. اولش قرار بود چند ماهی مزاحم شوند ولی آن قدر خانه ساختن خرج دارد که سه چهار سال بیشتر طول کشید. بعد از سه چهار سال، در بیست و هفتم شهریور نود و هشت، اسباب‌کشی شان تمام شد و رهسپار آشیانه جدید شدند. خدا پشت و پناه‌شان باشد.

دخترعمو جان! مراقب خودت باش :*

هر روز بدتر از دیروز

چهار ,سه ,خانه ,نود ,سال ,تمام ,نود و ,سه چهار ,و هشت، ,شهریور نود ,هفتم شهریور

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

افکار مخشوش و خسته ام مرجع خرید و فروش انواع کفپوش ورزشی آموزش ترجمه طراحی وب سایت و محتوای الکترونیک متن و ترجمه آهنگ Mahdi Barzegar | مهدی برزگر شورای دانش آموزی دبیرستان طلوع آزادی شهرکرد تولید کننده سیستم های روشنایی ال ای دی Meet Me In Montauk سوک